♦️چمدونش را بسته بودیم، با خانه سالمندان هم هماهنگ شده بود، کلا یک ساک داشت با یه قرآن کوچک، کمی نون روغنی، آبنات، کشمش؛ چیزهایی شیرین ، برای شروع آشنایی.
گفت: مادر جون، من که چیز زیادی نمیخورم، یک گوشه هم که نشستم، نمیشه بمونم، دلم واسه نوههام تنگ میشه!»
گفتم: مادر من، دیر میشه، چادرتون هم آماده ست، منتظرن.»
گفت: کیا منتظرن؟ اونا که اصلا منو نمیشناسن! آخه اون جا مادرجون، آدم دق میکنهها، من که اینجا به کسی کار ندارم. اصلا، اوم، دیگه حرف نمی زنم. خوبه؟ حالا میشه بمونم؟»
گفتم: آخه مادر من، شما داری آایمر میگیری، همه چیزو فراموش میکنی!»
گفت: "مادر جون، این چیزی که اسمش سخته رو من گرفتم، قبول! اما تو چی؟ تو چرا همه چیزو فراموش کردی دخترم؟!»
خجالت کشیدم! حقیقت داشت، همه کودکی و جوونیم و تمام عشق و مهری را که نثارم کرده بود، فراموش کرده بودم. اون بخشی از هویت و ریشه و هستیم بود، راست میگفت، من همه رو فراموش کرده بودم! زنگ زدم خانه سالمندان و گفتم که نمیریم. توان نگاه کردن به خنده نشسته بر لبهای چروکیدهاش رو نداشتم. ساکش رو باز کردم، قرآن و نون روغنی و همه چیزهای شیرین دوباره تو خونه بودن!
آبنات رو برداشت و گفت: بخور مادر جون، خسته شدی هی بستی و باز کردی.»
دستهای چروکیدشو بوسیدم و گفتم: مادر جون ببخش، حلالم کن، فراموش کن.»
اشکش را با گوشه رو سریاش پاک کرد و گفت: چی رو ببخشم مادر، من که چیزی یادم نمییاد، شاید فراموش میکنم! گفتی چی گرفتم؟ آلمایزر؟!»
در حالی که با دستای لرزونش، موهای دخترم را شونه میکرد، زیر لب میگفت: گاهی چه نعمتیه این آلمایزر!»
امام صادق علیهالسلام فرمودند:
اندکی قبل از ظهور یک سوم جمعیت زمین به وسیله نوعی طاعون از بین میروند
منظور از طاعون بیماری هست
اما به شیعیان آسیبی نمیرسد
اینجا منظورشون شیعیان واقعی هست
البته نمیخوام بگم این همون طاعونه اما اتفاق ریز تلنگری برای اتفاقات بزرگ برای اهل تفکر هست!
طبق روایات اسلامی از امام صادق علیهالسلام بعد از مشاهده ملخ باید منتظر
مرگ سرخ "جنگ جهانی"
و مرگ سفید "نوعی طاعون" بود
در مرگ سرخ و سفید هر کدام
یک سوم جمعیت جهان نابود میشوند
یعنی در مجموع دوسوم جمعیت جهان در مدت زمان اندک از بین میروند
خداوند فرمود ت من از همه بالاتر است و هرگاه بخواهم کفار را نابود کنم آنها را به جان هم میاندازم
همه چیز تمام شده و توقفی در کار نیست، کفر و دوری مردم دنیا از مسیر حق بسیار عظیم گشته و گناهان هیچ وقت به این اندازه و کیفیت نبوده است پس رخدادهای عظیمی که در تاریخ بشریت بی سابقه است نیز به چند قدمی ما رسیده و خواهد آمد.
بحث کاملاً جدیست و شوخی بردار نیست این بار تقاصی از ظالمان گرفته خواهد شد که حتی اگر از دنیا هم رفته باشند عذاب دنیائیشان را خواهند چشید.
اکثر سورهها و آیاتی که اکثر مردم تصور میکنند درباره روز قیامت و پایان دنیاست، در واقع درباره همین دورانیست که پیش روی ماست
و منظور از ساعت» در قرآن ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که کاملاً ناگهانی و غافلگیر کننده است.
درخت سایهاش را بیدریغ به تو میبخشد
,خورشید گرمایش را
و گل شمیم خوشش را،
باران طراوتش را
و آسمان برکتش را
و رود قطره قطره آبش را
و پرنده نوای دل انگیزش را.
و همه و همه بخشیدن را از خدایی آموختهاند که آنها را زیبا آفریده.
زیباترین آفریده خدا انسان است.
تو برای بخشیدن چه داری؟
ثروتت؟
دانشت؟
جانت؟
همه اینها خوب است.
اما چرا از گنج بیپایانی که در وجودت داری خرج نمیکنی؟ محبتــــــــــــــــــــــــ !
حاضری آنرا ببخشی؟
با خندهای بر لبت
یا اخلاقی خوش
یا دستان پرمهری که بر سر کودکی خسته از کار میکشی.
یا با محبتی که به عشقت میکنی.
یا.
مطمئن باش گنجت تمام نمیشود بلکه زیاد خواهد شد.
از بخشیدنش دریغ نکن.
حضرت زینب سلام الله علیها دختر امیر المومنین علی علیه السلام نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم آمد و با زبان کودکانه به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم چنین گفت: ای رسول خدا! دیشب در خواب دیدم که باد سختی وزید که بر اثر آن دنیا در ظلمت فرو رفت و من از شدت آن باد به این سو و آن سو میافتادم؛ تا اینکه به درخت بزرگی پناه بردم، ولی باد آن را ،ریشه کن کرد و من به زمین افتادم. دوباره به شاخه دیگری از آن درخت پناه بردم که آن هم دوام نیاورد. برای سومین مرتبه به شاخه دیگری روی آوردم، آن شاخه نیز از شدت باد در هم شکست. در آن هنگام به دو شاخه به هم پیوسته دیگر پناه بردم که ناگاه آن دو شاخه نیز شکست و من از خواب بیدار شدم».
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم با شنیدن خواب زینب سلام الله علیها، بسیار گریست و فرمود:
درختی که اولین بار به آن پناه بردی جدّ توست که به زودی از دنیا میرود. و دو شاخه بعد مادر و پدر تو هستند که آنها هم از دنیا میروند و آن دو شاخه به هم پیوسته دو برادرت حسن و حسین علیهما السلام هستند که در مصیبت آنان دنیا تاریک میگردد».
درباره این سایت